ولایت مداران، ضعف ها را دریابید... |
||
|
||
بیانات حضرت آقا در روز جمعه 14 بهمن، کاملا رسا، مشخص و بدور از هرگونه ابهام یا گفتگوی دیپلماتیک بود. کلیت خطبه ها را می توان به دو بخش مسائل داخلی و خارجی تقسیم کرد که در مسائل داخلی ایشان توجه مردم را به وضعیت کنونی پس از گذشت 33سال از انقلاب اسلامی معطوف کردند.
در مسائل داخلی قوت ها و ضعف هایی وجود دارد که با توجه به سخنرانی ایشان در جمع مسئولین در ماه رمضان 1432(بیانات، 16مرداد 1390)، به تبیین بیشتر همان بحث پرداختند. نقاط مثبت همان غلبه برچالش ها، مقاوت در برابر تحریم ها، گسترش خدمات عمومی به ملت، پیشرفت های علمی و ظهور خودباوری ملی، تاثیر در اوضاع سیاسی منطقه و جهان، ایجاد زیرساختهای پیشرفت و انتقال ارزشهای انقلاب اسلامی به نسل های بعد است اما آنچه که از نقاط منفی و ضعف ها در جامعه و نظام اشاره داشتند، سه نکته بود: 1. گرایش به دنیاطلبی و اشرافی گرایی در طبقه مسئولین و بالتبع در مردم[1]؛ نتیجه این گرایش به دنیا باعث بروز جرائمی همچون احتکار، دزدی، رشوه و ربا خواهد شد و همچنین رذائل اخلاقی همچون حرص، طمع و بخل را در بین مردم گسترش می دهد، بطوریکه گفته می شود جنس یا کالایی نایاب خواهد شد و مردم از حرص و طمع به زیاد خریدن آن جنس روی می آورند و بطور کاملا عادی آن جنس نایاب می شود. 2. عدم رشد فضایل اخلاقی و کمالات معنوی همپای پیشرفت های علمی؛ هرچند توجه به مباحث معنوی با وجود برگزاری کلاس ها، جلسات و هیئات مذهبی از دوره قبل از انقلاب اسلامی بسیار بیشتر شده اما آقای ما این توجه ها را کافی ندانسته و از فراگیر نشدن فضایل اخلاقی در فرهنگ عمومی جامعه شِکوه می کنند. وجود بسیاری از مفاسد و جرائم اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی ریشه در اخلاق مردم و مسئولین دارد. البته شاید یک دلیل آن وجود رشد اقتصادی و رفاه طلبی در مردم و مشغله های گوناگون دنیایی ایشان باشد. به هر حال همه ما از باب امربه معروف و نهی ازمنکر باید در برپایی جلسات و گفتگوهای دینی و اخلاقی سهیم بوده و دیگران را نیز تشویق کنیم. 3. عدم توفیق در برپایی عدالت اجتماعی؛ هرچند متاسفانه از این شعار و هدف اصولی در دوره هایی از انقلاب غفلت شد اما هم اکنون مردم و رسانه ها بعنوان بلندگوهای مردم باید از مسئولین فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی مطالبه های عدالت خواهانه خود را پی گیری کنند. هیچ ادعایی در اجرای کامل عدالت وجود ندارد اما وجود امید به برپایی عدالت و امید به گرفتن حق و نابودی باطل برای بقا و پیشرفت نظام اسلامی بسیار مهم است. آقایمان در پاسخ به حل مسائل و نقاط ضعف، حس مسئولیت پذیری را متوجه همه مردم و بخصوص مسئولین دانستند و از خود مایه گذاشتند تا شاید قلب دیگران هم متواضع شود: «{اشکال ها را} به گردن هم نیندازیم. اشکالى به وجود مىآید، متوجه رهبرى است؛ رهبرى متواضعانه قبول کند که این اشکال متوجه اوست و سعى کند آن را برطرف کند.» همچنین از دیگر نکاتی که در حل ضعف ها داشتند : دشمن به راحتی دروغ می گوید و نباید فریب لبخندش را خورد، دوری از تنبلی و کسالت، عدم سرگرم شدن به مسائل فرعی و غفلت از مسائل اصولی و حفظ اتحاد و همدلی بود.
اما در قسمتی که آقا در مورد انتخابات و اهمیت آن بحث می کردند، لحظه ای با ناراحتی فرمودند عده ای بدنبال بوق های تبلیغاتی دشمنان، بحران را در فضای داخلی کشور فریاد می زنند. « مسائل کوچک را نباید بزرگ کرد. نباید القاء بحران کرد. سعى میکنند با هزار وسیله اثبات کنند که در ایران بحران هست. چه بحرانى؟ کدام بحران؟ کشورِ آرام، ملتِ قوى، بانشاط؛ این همه کار از سوى دستگاههاى گوناگون، از سوى آحاد مردم در این کشور دارد انجام میگیرد. به توفیق پروردگار، امنیت کامل برقرار است. دستگاهها با همدیگر همکارى داشته باشند. اگر همکارى بکنند، کارها خیلى بهتر هم خواهد شد.» و بعد فرمودند البته ایشان غافل اند. ناخودآگاه ذهن به طرف صحبت های آقای افروغ در مورد بی اعتمادی مردم نسبت به حکومت یا فریادهای درون خانوادگی ناشی از گرانی نرخ ارز و طلا و فروپاشی جامعه! رفت.
در بخش دوم از خطبه های اول، حضرت آقا به بحث تحریم های اقتصادی غرب با وجود ضعف ها و بحران های داخلی آمریکا و اروپا، و بیداری اسلامی منطقه اشاره داشتند که دو صحبت ایشان در مورد بحرین مورد امید و تایید بسیار محکم ملت قرار گرفت. «البته در بین این ملتها، ملت بحرین از همه مظلومترند؛ چون متأسفانه مورد سکوت و بایکوت همهى رسانههاى دنیا قرار دارند. در هیچ منطق انسانى و جهانى، درخواست آنها مردود نیست، بلکه درخواست بحقى است، لیکن مظلوم واقع شدهاند؛ بکلى اینها را از دائرهى تبلیغ و ترویج خارج کردهاند، بلکه علیه آنها مرتباً تبلیغ میکنند. البته اثر هم ندارد. آن ملت هم به توفیق الهى پیروز خواهد شد.»
«حکام بحرین ادعا کردند که ایران در قضایاى بحرین دخالت میکند. این دروغ است. نه، ما دخالت نمیکنیم. ما آنجائى که دخالت کنیم، صریح میگوئیم. ما در قضایاى ضدیت با اسرائیل دخالت کردیم؛ نتیجهاش هم پیروزى جنگ سى و سه روزه و پیروزى جنگ بیست و دو روزه بود. بعد از این هم هر جا هر ملتى، هر گروهى با رژیم صهیونیستى مبارزه کند، مقابله کند، ما پشت سرش هستیم و کمکش میکنیم و هیچ ابائى هم از گفتن این حرف نداریم. این حقیقت و واقعیت است. اما اینکه حالا حاکم جزیرهى بحرین بیاید بگوید ایران در قضایاى بحرین دخالت میکند، نه، این حرف درستى نیست؛ حرف خلاف واقعى است. ما اگر در بحرین دخالت میکردیم، اوضاع در بحرین جور دیگرى میشد!»
وقتی این قسمت از بیانات ولیّ را در کنار صحبت های ایشان در دانشگاه افسری امام علی علیه السلام که فرمودند تهدید ها را هم پاسخ خواهیم داد، می گذارید متوجه می شوید این یک پاراگراف، پاسخ تمام تهدیدها و رجزخوانی های سیاسی و رسانه ای چند ماهه آمریکا و اسرائیل است. گفتند دو هفته ای ارتش ایران را نابود می کنیم، گفتند 12ساعت قبل به آمریکا خبر حمله یمان را می دهیم، گفتند تمام جبهه های ایران را با هم می زنیم و گفتند .... و آقایمان یک کلام فرمود: ما پشت هر ملت و گروهی که با رژیم صهیونیستی مقابله کند هستیم... و تمام |